ترجمه؛ عرصۀ تقابل زبا‌ن‌ها

ابوالقاسم‌خان قراگوزلو، (۱۲۴۵-۱۳۰۶) معروف به ناصرالملک، از رجال سیاسی دورۀ قاجار و اولین ایرانی بود که در دانشگاه آکسفورد تحصیل کرد. وی که از اولین مترجمانی است که شکسپیر را از زبان انگلیسی ترجمه کرده، به چالش ترجمۀ شکسپیر پاسخ می‌گوید و ادعا می‌کند می‌توان شکسپیر را با حفظ استقلال متن فارسی و اتکا به قابلیت‌های زبان فارسی ترجمه کرد. آنچه طرح این ادعا را قابل‌فهم می‌کند این است که این ادعا در زمانی مطرح می‌شود که ایران، در قیاس با غرب، در اوج عقب‌افتادگی فرهنگی و سیاسی است و هر روشنفکر ایرانی طبعاً با دیدن پیشرفت‌های غرب در همۀ حوزه‌ها احساس حقارت می‌کند، حال‌آنکه، حداقل در حوزۀ ادبیات، زبان فارسی در طی ۱۵۰۰ سال به قله‌هایی رفیع دست یافته که هر نوع ذلت و حقارتی را جبران می‌کند. زبانی که توانسته اندیشه‌های والای شاعران بزرگ ایرانی همچون سعدی، فردوسی و مولوی را بیان کند، طبعاً از بیان اندیشه‌های والای شکسپیر عاجز نیست. قراگوزلو خود در مقدمۀ ترجمه‌اش به این نکته تصریح می‌کند که زبان فارسی از سبقۀ شعری غنی‌ای برخوردار است و ادبای پیشین ایرانی در شعرسرایی گوی سبقت را از بقیه ربوده‌اند. او با توجه به این سابقه،‌ معتقد است معاصران می‌توانند با پیمودن «راه تازه» و جوییدن «عرصۀ دیگر»،‌ «بر گنجینۀ» رفتگان «گوهرهای شایگان» بیفزایند (قراگوزلو، ۱۲۹۶: ص ۵-۶). او کاملاً ‌با شکسپیر و سبک نوشتاری او آشناست چنان‌که در مقدمه به توصیف سبک شکسپیر می‌پردازد (۱۲۹۶: ص۳):

 


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *