افسون ترجمه‌ناپذیری؛ شفیعی کدکنی و ترجمۀ شعر فارسی

چگونه می‌توان مصرعی از حافظ را که سخت ریشه در فرهنگ و زبان فارسی دارد به زبانی اروپایی ترجمه کرد: به می سجاده رنگین کن گرت پیر مغان گوید؟ این پرسشی است که شفیعی کدکنی در مقالهٔ «در ترجمه‌ناپذیری شعر» مطرح می‌کند. نزد شفیعی ترجمه‌ناپذیری بیش از آنکه مسئله‌ای زبانی باشد، با میزان قرابت فرهنگی مرتبط است. ازاین‌رو، به‌زعم شفیعی این مصرع از شعر حافظ اساساً قابل ترجمه به هیچ زبان اروپایی نیست؛ چراکه زبان‌های اروپایی از لحاظ فرهنگی تفاوتی بنیادی با زبان فارسی دارند. در مقالۀ حاضر با تحلیل برخی مفروضات مشکل‌ساز که ریشه در مقولهٔ ترجمه‌ناپذیری دارند، به نقد مقالۀ شفیعی خواهم پرداخت. همچنین دیدگاه شفیعی دربارۀ ترجمه را با دیدگاه‌های نظریه‌پردازان ترجمه‌ناپذیری در حوزهٔ ادبیات تطبیقی و ترجمه‌پژوهی مقایسه خواهم کرد. سرانجام، به این پرسش خواهم پرداخت که چرا ترجمه‌ناپذیری چارچوب مفهومی مفیدی برای تحلیل تفاوت‌های فرهنگی و زبانی نیست


۴ دیدگاه

  • مژگان : درود بر شما و سپاس فراوان از زحماتتون 🌺🌺 آیا امکان بارگذاری فصلنامه‌ به صورت یک فایل‌ pdf کامل وجود دارد؟
    • دل‌زنده‌روی : با سلام و سپاس از لطف شما. خیر متاسفانه فعلا به‌صورت مقاله‌های جداگانه بارگذاری میشود.
  • کوروش : درود فراوان و سپاس بابت زحمات بی دریغ تون.در ادامه مسیر موفق و کامیاب باشید.
    • دل‌زنده‌روی : سلام و سپاس از لطف و محبت شما.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *