ما که در پرده ره نمی‌دانیم، نقش بیرون پرده می‌خوانیم!

پیش‌از نقدی که در نشریهٔ دانشین مترجم شمارهٔ چهل و هفت (بهار و تابستان ۸۷) انتشار یافت، آنچه دربارهٔ کتاب من، جادوی شعر در کلام نهفته استشش شاعر قرن بیستم، به چاپ رسید، نمی‌توانست ازسویِ من آغازگر گفت‌وگویی روشن‌گرانه باشد. چه، آن نقدها تأییدآمیز و ستایش‌گرانه بود. جالب اینکه من چند تن از این نازنینان را تاکنون ندیده‌ام. با سپاس از آن‌ها به‌ویژه از شاعر ممتاز دکتر اسماعیل خویی.
خرسند می‌شدم اگر گفتاری انتقادی دربارهٔ این کتاب منتشر می‌شد و می‌توانستم به‌بهانهٔ آن وارد گفت‌وگویی ژرفانگر در گسترهٔ بازسرایی شعر شوم. اکنون هم همین خواسته است که انگیزهٔ من در نگارش این نوشتار است و نه پاسخ به نقدی بس محترم. اگرچه این چند صفحه روشن‌گرانه‌تر می‌بود اگر من مجبور نمی‌شدم «قضیهٔ هندسی‌»مان را از راه «برهان خلف» ثابت کنم. یعنی چون آن نقد سخنی ندارد که بتوان آن را گسترش داد، مجبورم تنها بسنده کنم به اثبات اینکه آن سخنان تکراری وجهی ندارند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *