رامشگری در باغ: در باب ترجمة شاهنامة فردوسی
- منتشر شده در 12 آگوست 2016 |
در داستاني دلانگيز در دوران پادشاهی شهریارِ ساساني، خسرو پرويز، باربدِ خنياگر خود را در ميان درختان باغِ شاهی پنهان ميكند، و از گوشهای ناپيدا دربارۀ شُكوه و عظمت باستانيِ پارس براي پادشاه نغمههاي دلنشين ميخواند: آنگاه كه خورشيد به افق مغرب خراميد، و شب لاژورد فرا رسيد، باربد بربط برگرفت و سرودي پهلواني نواخت. باربد پنهان در ميان شاخ و برگ سروِ سلطنتي، سرود شورانگيزش را، كه اكنون «دادآفريد» نام دارد، برخواند. از زخمۀ دلنواز ساز، پادشاه از خود بيخود شد. حاضران نيز به شگفت آمدند، و هر كس از سر سودا چيزي گفت. شاه به ملتزمينِ ركاب امر كرد سراسر باغ را بجويند، فراوان جستند، امّا تهيدست بازگشتند.
دیدگاهتان را بنویسید