هر کسی را اصطلاحی داده‌اند؛ اهمیت توجه به ژانر در ترجمۀ متون نظری

پیشکش به روان‌شاد حمید عنایت

که پیشگام در نثر فلسفی است.

 

اولین بار که به اهمیت توجه به ژانر در ترجمه پی بردم وقتی بود که ترجمه‌ای راجع‌به یکی از عرفای ایرانی را می‌خواندم. متن از زبان انگلیسی و بسیار دقیق ترجمه شده بود. دقت مترجم در حدی بود که هر جمله را با همان کلمه‌ای شروع کرده بود که نویسنده آورده بود و ساختار جملات هم دست‌نخورده باقی مانده بود به‌طوری که جملات پر از عبارات معترضه بود و شیوۀ بیان اندیشۀ نویسنده هم اگرچه مفهوم بود ولی شیوۀ بیان فارسی نبود. در ظاهر نمی‌شد به مترجم هیچ ایرادی گرفت، چون هم اندیشه و هم شیوۀ بیان نویسنده را دقیق و عالمانه منتقل کرده بود و هیچ مورد نقض دستور زبان فارسی هم اتفاق نیفتاده بود. ولی کسانی که با خواندن متون عرفانی فارسی مأنوس هستند بلافاصله متوجه نقصی در زبان این ترجمه می‌شدند و آن اینکه مترجم از اهمیت ژانر عرفانی در ترجمۀ فارسی غافل بوده، یعنی یا اُنسی با این ژانر نداشته و یا تصور نمی‌کرده که حفظ ویژگی‌های ژانر عرفانی فارسی در ترجمه‌اش ضروری باشد. خواننده‌ای که ترجمهٔ متنی عرفانی را می‌خواند همان خواننده‌ای است که متون عرفانی تألیف‌شده به زبان فارسی را می‌خواند و با این ژانر آشناست و طبعاً انتظاراتی از زبان ترجمه دارد که باید تاحدامکان برآورده شود.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *