درس‌هایی در ویرایش (۱)؛ در ضرورت طبیعی بودن زبان گفت‌وگو

رمان خانوادۀ تیبو اثر روژه مارتن دو گار، برندهٔ جایزه نوبل ادبی ۱۹۳۷، اولین بار در سال ۱۳۶۸ در چهار جلد توسط نشر نیلوفر در ایران منتشر شد. آنچه این اثر شکوهمند را شکوهی مضاعف بخشیده مترجم آن، ابوالحسن نجفی، است. ترجمهٔ نجفی به‌راستی استادانه است و دقت و روانی خیره‌کننده‌ای دارد. خواندن این اثر از منظر ترجمه، همچون شرکت در کلاس درس ترجمه و آموختن غیرمستقیم از استاد است.

بااین‌حال، وقتی این رمان را دوباره می‌خواندم، به نظرم رسید که زبان این ترجمه که چهل سال پیش نوشته شده است،جا دارد در جاهایی طبیعی‌تر و منطقی‌تر شود. هرکجا که زبان غیرطبیعی به ‌نظر می‌رسد یا منطق سخن روشن نیست، پای ترجمهٔ تحت‌اللفظی در میان است. وقتی از طبیعی بودن زبان صحبت می‌کنیم بیشتر به گفت‌وگوها نظر داریم تا بخش‌های توصیفی اثر و مقصود از طبیعی بودن این است که زبان گفت‌وگوها تا حد امکان به زبان گفت‌وگوهای واقعی و روزمره نزدیک و لذا باورپذیر باشد. یعنی باور کنیم که دو فرد فارسی‌زبان ممکن است در موقعیتی مشابه عین این جمله‌ها را بر زبان بیاورند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *