ترجمهٔ ادبی ما، حالش چطور است؟

برای پاسخ به پرسشی که در عنوان این مقاله طرح کرده‌ام بهتر است ابتدا از علائم بالینی شروع کنیم. علائم بالینی به ما می‌گویند که ترجمهٔ ادبی در ایران در دو دههٔ اخیر نسبت به دههٔ اول پس‌از انقلاب و دهه‌های پیش‌از انقلاب رونق بیشتری گرفته است. اگرچه متوسط شمارگان کتاب در هر عنوان به‌نسبتِ سال‌های دههٔ ۴۰ و ۵۰ اُفت شدیدی کرده اما تعداد عناوین ترجمه‌شده در هر سال چندبرابر شده است ضمن اینکه این کاهش شمارگان همچنان در مورد کتاب‌های ادبی تألیفی بیشتر نمود دارد تا کتاب‌های ترجمه‌شده. در این دو دهه تعداد ناشرانی که راغب به چاپ ترجمهٔ آثار ادبی هستند افزایش چشمگیری یافته. با رشد آموزش زبان در ایران، تنوع زبان‌هایی که از آن‌ها به فارسی ترجمه می‌شود بسیار بیشتر شده و امروز دیگر بسیار عادی است که یک رمان یا مجموعهٔ داستان ایتالیایی، آلمانی، روسی یا اسپانیایی از زبان اصلی و نه از زبان‌های واسطه به فارسی ترجمه شود. حالا دیگر برچسبِ «ترجمه از زبان اصلی» بر روی جلد خیلی از کتاب‌ها خودنمایی می‌کند. در این دو دهه همچنین تنوع ژانرهای ادبی که به فارسی ترجمه می‌شوند نیز افزایش چشمگیری یافته از داستانک و ادبیات پُست‌مدرن گرفته تا داستان‌های ملهم از بازی‌های کامپیوتری و ادبیات علمی‌-تخیلی و ادبیات پلیسی و ادبیات کودک و زندگی‌نامه‌های ادبی و…


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *