جنگ ترجمه؛ قسمت دوم

ویلسن نه‌تنها به زبان «خام و شلختهٔ» نابوکوف ایراد می‌گرفت، بلکه «چکش‌کاری و صاف کردن» پوشکین را هم نشانهٔ میل رفیقش به «شکنجهٔ خود و خواننده» می‌دانست. ویلسن در «زخم و کمان» رمز راه بردن به آن هنر خلاق را که از صدمات و خواری دیدن‌های نویسنده در جوانی سرچشمه می‌گرفت -در مورد نابوکوف تحقیر به‌سببِ دور ماندن از وطن، آوارگی در این گوشه و آن گوشهٔ عالم، دور افتادن از وطن و زبان- پیدا کرده بود. او احساس می‌کرد انتقام نابوکوف «سادو-مازوخیستی» است و این انتقام بدین‌گونه در تحریف آزاردهندهٔ پوشکین جلوه‌گر شده است:
گذشته‌‌ازاین میل به آزار دیدن و آزار دادن -که عنصری اساسی در داستان نابوکوف است- تنها نشانه از خصلت نابوکوف که در این ترجمهٔ ناهمگن و گاه مبتذل به چشم می‌خورد اعتیاد به کلمات مهجور و ناآشناست که با توجه به نیت اعلام‌شدهٔ مترجم که می‌خواهد آن‌قدر به متن بچسبد که روایت او از متن را بتوان مثل ترجمه‌ای نظیربه‌نظیر به کار گرفت، در اینجا کاملاً نادرست و نابجاست.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *