نویسندۀ نویسندهها و نویسندۀ نویسندۀ نویسندهها
- منتشر شده در 7 اکتبر 2018 |
اگر به وبسایت رستوران لوئیترِیِر (3, rue des Chats Bossus, Lille) بروید و روی ترجمه کلیک کنید، آن ماشین خودکارِ غیور که بیدارش کردهاید بلافاصله همهچیز را به انگلیسی ترجمه خواهد کرد، از جمله نشانی را. و می شود «3 خیابان گربهها قوزکرده». تردیدی نیست که ترجمه کاری مهمتر از آن است که به ماشینها سپرده شود. اما این کار را باید به چهجور انسانی سپرد؟ تصور کنید که قرار است یک رمان بزرگ فرانسوی را برای بار اول بخوانید و این اثر را میتوانید فقط به زبان مادری خود یعنی انگلیسی بخوانید. خود کتاب بیش از 150 سال از عمرش میگذرد. چه خواهید خواست/ باید بخواهید/ میخواهید؟ البته، غیرممکن را. اما چهجور غیرممکنی را؟ اول از همه اینکه احتمالاً میخواهید وقت خواندنش احساس نکنید «ترجمه» میخوانید. میخواهید وقتی آن را میخوانید احساس کنید که انگار در اصل به انگلیسی نوشته شده است—حتی اگر لاجرم نویسندهای آن را نوشته باشد که اطلاعات بسیار عمیقی دربارة فرانسه دارد. دوست دارید که وقتی وظیفهشناسانه هر سایهروشن معنا را انتقال میدهد تلق و تلق و پِرپِر نکند، که سبب میشود متن نمایشِ یک رمان بشود و نه خودِ رمان. دلتان میخواهد در شما بیشتر همان واکنشهایی را برانگیزد که در خوانندة فرانسوی ممکن است برانگیزد (هرچند میزانی فاصله نیز میخواهید، و لذت اکتشاف جهانی متفاوت). اما چهجور خوانندة فرانسوی؟ خوانندهای متعلق به اواخر دهة 1850، یا اوایل دهة 2010؟
دیدگاهتان را بنویسید