بازسرایی ایرج میرزا از چکامه «غواص» شیللر
- منتشر شده در 15 ژوئن 2017 |
آشنايي ما ايرانيان با ادبيات اروپا از دوران قاجار با ترجمة متون نمايشي و آموزشي آغاز شد. در کنار دلایل بسیاری از جمله نیاز به تجدد و نوسازی در تمام ابعاد و ارکان جامعه، شاید در آن دوره، تأسيس دارالفنون و حضور معلمان خارجي در آن، یکی از دلایل ترجمة متون علمي و سپس متون هنري به زبان فارسی باشد. البته بازگشت دانشجويان ايراني اعزامی به خارج در شتابدادن به اين روند بسيار دخیل بود. وقوع انقلاب مشروطه و بيداري ايرانيان، چاپ روزنامه و تأسيس چاپخانههاي متعدد و لزوم دگرگوني در ساختارهاي جامعه و در پي آن دگرگونی در بيان ادبي؛ نگاه نويسندگان، روشنفکران و شاعران ما را به خارج از مرزها برگرداند. شاعران ما اگرچه در آغاز، فقط از نظر موضوعي از ادبيات غرب تأثير گرفتند، اما رفتهرفته توانستند روح ادبيات اروپا را به آثارشان بدمند و زمينهساز دگرگوني ساختاري در شعر فارسي شوند که با نيما يوشيج این دگرگونی، شکل و شمایل جدی و بنیادین به خود گرفت. آشنايي روشنفکران ما با ادبيات اروپا يا بيواسطه بود و از رهگذر مطالعة آثار خارجي به زبان اصلي شکل ميگرفت، يا از طريق ترجمههاي پراکندهاي بود که در مجلات ادبي آن زمان منتشر ميشد. گفتنی است که در آن زمان، ترجمة شعر بيشتر از زبان فرانسه انجام ميگرفت و اغلب ترجمهها هم منثور بود.
دیدگاهتان را بنویسید