مترجم ادبی و هوش مصنوعی 

این مقاله در دو بخش به بررسی رابطۀ میان هوش مصنوعی و ترجمه می‌پردازد. در بخش نخست بحث من به رابطهٔ میان هوش مصنوعی و ترجمهٔ ادبی محدود خواهد بود. در بخش دوم، که در شمارهٔ آینده چاپ می‌شود، به بحث دربارهٔ امکان ترجمهٔ متون غیرادبی و هوش مصنوعی خواهم پرداخت.

ترجمه در سیر تاریخی خود سه نقطۀ عطف به خود دیده است: ابداع فرهنگ‌های لغت؛ پیدایش اینترنت و ظهور هوش مصنوعی. برخلاف فرهنگ‌های لغت یا اینترنت، که صرفاً ابزارهایی مفید در خدمت مترجم بوده‌اند، هوش مصنوعی قادر است ترجمه‌هایی تولید کند که دقیق و حتی گاه خلاقانه به نظر می‌رسند. از همین رو، این پرسش مطرح شده که آیا هوش مصنوعی صرفاً ابزاری در خدمت مترجم باقی خواهد ماند، یا به‌تدریج جای او را خواهد گرفت. این پرسش حتی دربارۀ متونی که بار زبانی، سبکی و زیبایی‌شناختی سنگینی دارند نیز مطرح شده است. بسیاری معتقدند که اگرچه در متون فنی یا توضیحی، هوش مصنوعی می‌تواند نقش عمده‌ای ایفا کند، در حوزه‌هایی مانند ترجمهٔ ادبی، هنوز نمی‌توان خطر جایگزینی کامل هوش مصنوعی با مترجم انسانی و تنزل جایگاه مترجم به ویراستار را واقعی دانست. برخی هم معتقدند مترجم ادبی به‌سوی همزیستی با هوش مصنوعی پیش می‌رود چون واگذاری عرصۀ ترجمهٔ ادبی به ماشین‌هایی که در نهایت قادرند سبک را ازنظر صوری مشابه‌سازی کنند غیرممکن است. حقیقت این است که ترجمهٔ ادبی صرفاً انتقال معنا یا تولید متنی شبیه به متن اصلی نیست، بلکه بازآفرینی یک تجربۀ زبانی با ابزار زبانی دیگر است. این بازآفرینی نیازمند درک مترجم از سیاق متن، کارکرد متن، لحن و سبک متن، نیت نویسنده، ظرائف زیبایی‌شناختی خاص زبان مقصد و نیز ادبیات و فرهنگ مخاطب است، عواملی که هنوز خارج از توان ادراکی هوش مصنوعی قرار دارند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *