از صدق صدا؛ صداهای مراکش

سخن به نزد سخندان بزرگوار بود

ز آسمان سخن آید، سخن نه خوار بود

سخن ز پرده برون آید، آن گهش بینی

که او صفات خداوند کردگار بود

مولانا

الیاس کانتی را می‌شناسم. در حد اسم، خاصه که از برندگان جایزۀ نوبل هم هست. رمان سه‌گانه‌ای دارد دربارۀ کودکی‌اش که در نبود کتابخانه یا کتاب‌فروشی آلمانی در ایران به آن دسترسی نداشته‌ام. می‌دانم که نویسنده‌ای است چندزبانه: یهودی‌ای اسپانیایی‌تبار، متولد ۱۹۰۵ در بخش غربی ترکیۀ عثمانی، یک‌چند ساکن انگلستان، سپس اتریش و آلمان و سرانجام سوئیس؛ هم در زندگی و هم در بینش جهان‌وطن، اما به‌طور رسمی و براساس سند هویت بی‌وطن. مرگش در ۱۹۹۴ روی داده و از کودکی در چندین کشور اروپایی از نزدیک شاهد عینی همۀ رویدادهای گران‌بار و پر وحشت و امید قرن بیستم بوده است. پس، از پایگاه سنت اومانیسم یونانی اعتقاد یافته است که نویسنده باید آثارش را به روی همۀ‌ بحران‌های وحشت‌آلود انسانی و فروپاشی ارزش‌های اجتماعی باز کند و در کندوکاو در واقعیت و بازتاب ‌بخشیدن به آن «شاهدی در خدمت زمانۀ‌ خود، بنده و بستۀ آن، و غلام فروتن روزگار خود باشد.»


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *