استعارهٔ زبان مادری؛ تقدیم به روح بلند اسلامی ندوشن که تا آخرین لحظات عمر همچنان به زبان فارسی می‌اندیشید

زبان‌های مادری گنجینهٔ فرهنگی ملت‌ها و تنوع زبان‌های مادری سرمایۀ ملی آن‌هاست. استعارهٔ زبان مادری بی‌ارتباط با نقش اجتماعی مادر در زبان‌آموزی و نیز ارتباط عاطفی و شناختی فرزند با مادر نیست. گویا همان‌گونه که جسم ما از مادر شیرۀ جان می‌گیرد، روانمان از زبان مادری قوهٔ جان کسب می‌کند. ما با زبان زندگی می‌کنیم و قلمرو وجودی ما را گسترۀ زبانی‌مان تعیین می‌کند. هر زبانی تفسیری خاص خود از هستی ارائه می‌دهد که در زبان‌های دیگر به تمام‌وکمال وجود ندارد و حذف هر زبان به معنای حذف آن تفسیر خاص از هستی است. اقوام و ملل در چهارچوب استعاره‌هایی که زبان مادری‌شان در طی قرن‌ها ساخته، به فهم خود و دیگری مبادرت می‌کنند. محال است کسی از غیراهل زبان بتواند به همان قدرت و عمق و گستردگی که اهل آن زبان دارند، به فهم چیزها در دایرۀ مفهومی همان زبان برسد. در یک زبان خاص برای مدلولی خاص مثلاً سه دال و در زبان دیگری برای همان مدلول مثلاً دو دال و در زبان سومی پنج یا شش دال وجود دارد. اهل زبان متناسب با جهان‌نگری خودشان و نیازهای مادی و معنوی خودشان دال‌ها را می‌سازند. دال‌ها نمایندگان طرز جهان‌نگری آن‌هاست که در قالب صورت‌های نمادین زبانی تجسم می‌یابند. زبان مادری هم با عاطفه و هم با اندیشه پیوند دارد و نه‌فقط با اندیشه.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *