گفت‌وگو با دکتر نصرالله پورجوادی؛ نقش پارسیِ میانه در ترجمهٔ متون دینی

خزاعی‌فر: می‌دانیم که فارسیِ میانه که در روزگار ساسانی زبان رسمیِ حکومت و زبان موبدان و زبان علم بوده و در مرکز و غرب ایران تکلّم می‌شده، در سدۀ سوم هجری منقرض شده و یا بهتر است بگوییم در قالب لهجه‌هایی مثل لُری و کُردی و گیلکی به حیات خود ادامه داده و گویش رقیب آن فارسیِ دری که در شرقِ ایران تکلّم می‌شده به زبان رسمی کشور و زبان علم اعتلا یافته است. گویا فارسیِ میانه هم سرنوشتی مثل زبان لاتین در اروپا پیدا کرده که در گویش‌های محلّی به حیات خود ادامه داده و خود مضمحل گردیده است. جنابعالی معتقدید که فارسیِ میانه در برابر ترجمه مقاومت کرده و همین باعث از بین رفتن این گویش فارسی شده است. این مقاومت چرا و چگونه صورت گرفته است؟

پورجوادی: قبل‌از اینکه به سؤال شما پاسخ گویم باید عرض کنم که بنده زبان‌شناس و مورّخ زبان فارسیِ دری و پهلوی نیستم. کار من تحقیق در تاریخ اندیشه است، اندیشه‌های فلسفی و دینی یا کلامی. و اگر دربارۀ تاریخ زبان فارسیِ میانه یا زبان پهلوی بحث می‌کنم ازاین‌جهت است که خواسته‌ام بدانم کی و چگونه و در کدام مناطق این زبان و گویش‌های آن برای بیان اندیشه‌های فلسفی و دینی به‌ کار برده می‌شده است.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *