ترجمهٔ متون فلسفی در ایران؛ موردپژوهی فلسفهٔ اگزیستانسیالیسم
- منتشر شده در 15 آوریل 2022 |
اگرچه از همان آغاز معرفی سارتر در ایران در ۱۳۲۵ از او بهعنوان فیلسوف نام برده شد، اما فلسفهٔ سارتر، برخلاف آثار ادبی و سیاسی وی، نه در محافل آکادمیک و نه در میان متولیان فلسفه در ایران قبل از انقلاب ۱۳۵۷ از مقبولیت چندانی برخوردار نشد. از مهمترین علل این امر، یکی ضعف دانش فلسفی در ایران و دیگری فضای سیاستزده و ایدئولوژیزدهٔ آن دوران بود. دانش فلسفی معاصر که از عصر ناصری رفتهرفته با ترجمههای اندک وارد فضای فکری ایرانیان شد، به دلایل مختلفی مجال رشد و تبدیلشدن به یک دستگاه منسجم فلسفی را نیافت. داوریاردکانی (۱۳۹۰: ۲۵۸-۲۵۹) دلایل مختلفی برای ضعف دانش فلسفی معاصر در ایران برمیشمارد: اول اینکه استادان فلسفهٔ اسلامی نیازی به دانستن فلسفهٔ جدید احساس نمی کردند و اگر چیزی از آن میشنیدند اهمیت نمیدادند، چراکه بهزعم آنها نظیر این مطالب در آراء متکلمان خودمان هم یافت میشد. دوم اینکه دانشجویان اعزامی به اروپا و اعزامکنندگان آنها هم به فلسفه اهمیتی نمیدادند، زیرا فکر میکردند که باید علوم و فنون جدید را بیاموزند و فلسفه در نظرشان بیحاصل بود. سوم اینکه افرادی مثل محمدعلی فروغی که در شناساندن فلسفهٔ غربی نقش مهمی ایفا کردند تاآنجاکه از نوشتههایشان برمیآمد درد فلسفه نداشتند، بلکه فلسفه را جزئی از تجدد و شاید لازمه و شرط تحقق آن می دانستند.
دیدگاهتان را بنویسید