قضیهٔ شکلِ اول، شکلِ دوم

دربارهٔ مجموعهٔ «مطالعات سینمایی»؛ نشر چشمه
سال‌هاست کتاب‌های سینمایی فروش خوبی ندارند و فروش خوب، قاعدتاً، یعنی بعدِ یک سال به چاپ دوم برسند و سال‌به‌سال چاپ‌های تازهٔ این کتاب‌ها روی پیشخان کتاب‌فروشی‌ها باشد. اما سال‌هاست که این اتفاق نمی‌افتد؛ یعنی کم پیش می‌آید کتابی آن‌قدر مخاطب پیدا کند که بعدِ یک سال به چاپ دوم برسد. اتفاق عجیبی است البته؛ به‌خصوص که سینما حالا به بخش جداناپذیر زندگی ما بدل شده است و حتی کسانی که کارشان ربطی به دنیای فیلم و سینما ندارد، تماشاگران جدی سینما هستند و دست‌کم هفته‌ای چند فیلم غیرایرانی را در خانه تماشا می‌کنند و بعد دربارهٔ فیلمی که دیده‌اند حرف می‌زنند و دیدن یا ندیدن این فیلم را به دوستان و آشنایان توصیه می‌کنند. سینمادوستان روزبه‌روز بیشتر شده‌اند، اما کتاب‌های سینمایی روزبه‌روز کمتر می‌شوند و انگار کسانی که به تماشاگران جدی سینما بدل شده‌اند، علاقه‌ای به خواندن کتاب‌های سینمایی ندارند و فکر می‌کنند بدون خواندن کتاب‌های سینمایی هم می‌شود دربارهٔ سینما حرف زد و خواندن کتاب‌های سینمایی چیزی به دانسته‌هایشان اضافه نمی‌کند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *