سیر تحول ترجمه های انگلیسی هزار و یک شب

  • به قلم دیوید دمراش/مصطفی حسینی
  • منتشر شده در 16 مارس 2016 |
  • دسته بندی موضوعی: ترجمه ادبی

مترجمان در ترجمه اثری خارجی که مربوط به سال های خیلی دور هم نیست همواره با مشکلات عدیده ای دست به گریبانند. این چالش ها مخصوصاً زمانی که اثر از حیث زمانی و فرهنگی دور و متفاوت است دو چندان می شود. به راستی ترجمه تا چه حد باید غرابت اثر اصلی را منتقل کند و با هنجارهای ادبی کشور میزبان همخوانی داشته باشد؟ بدیهی است که غرابت بیش از حد، متنی را به وجود می آورد که مخاطبان جدیدش را گیج یا خسته خواهد کرد، در صورتی که قرابت بیش از اندازه نیز تفاوت هایی که اثر را از آغاز، شایستۀ ترجمه می کرد از بین می برد. این مسائل فراتر از موضوع دقت در معادل گزینی است. مترجم باید در این موارد دو تصمیم اساسی بگیرد: اول آن که، باید دربارۀ ماهیت اثر اصلی یعنی لحن ، سطح و شیوۀ بیان اثر، و ارتباط آن با دنیای اطرافش تصمیم بگیرد. دوم این که، مترجم بعد از درک و در واقع، تفسیر معنیِ اثر و اهمیّت آن در خاستگاه اصلی اش، باید شگردهایی را به کار ببرد که کم و کیف اثر را به خوانندگان جدید منتقل کند و تفاوت های زبانی، زمانی و مکانی را برای خوانندگان جدید تعدیل کند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *



این سایت از اکیسمت برای کاهش هرزنامه استفاده می کند. بیاموزید که چگونه اطلاعات دیدگاه های شما پردازش می‌شوند.