جمله اسمی یا جمله فعلی؟

در طول یک صد و پنجاه سال اخیر، در نتیجة ترجمه های بسیار زیادی که از زبان های دیگر، به ويژه انگليسي، به زبان فارسی صورت گرفته، برخی از هنجارهای زبانی تغییر کرده یا دستخوش تغییر شده اند. اسمي سازي یکی از مهمترین ویژگی های نحوی زبان است که طبعاً مثل هر ویژگی نحوی دیگر ممکن است از طریق ترجمه به زبان مقصد انتقال یابد. به اعتقاد خزاعی فر، در نثر فارسي، به ویژه در نثر روایی، تمایل به استفاده از جملات فعلی در مقایسه با جملات اسمی بیشتر است، ولي در بعضي از ترجمه ها به علت لفظ گرايي و تبعيت از ساختارهاي دستوري زبان مبدأ فراواني جملات اسمي افزايش يافته است. در اين مقاله نخست جمله اسمی و جمله فعلی را تعریف کرده و سپس با ذکر نمونه هایی از جملات اسمی در ترجمه ها به پدیده اسمی سازی در اثر ترجمه اشاره می کنیم.


۳ دیدگاه

  • علیرضا خان جان : خیلی ممنونم از زحمتی که کشیده اید. ولی من این نکته رو که جملۀ فعلی بر جملۀ اسمی ارجحیت داره و به هنجارهای دستوری زبان فارسی نزدیک تره قابل بحث می دونم. قضیه به نظرم کمی سلیقه ای است. مثلاً در برخی از مثالهایی که در متن مقاله آوردین، من جملۀ اسمی رو شخصا ترجیح می دم.
  • حسین : مقاله مفیدی بود.
  • بهاره : جدا از بحث راجع به ارجحیت جمله ی فعلی و اسمی بر همدیگر در زبان فارسی، چیزی که شاید از نظر مترجمان کهنه کار دور میمونه این هست که مترجم تازه کار حتی با این تقسیمات آشنا نیست؛ چه برسه به اینکه تصمیم بگیره به اقتضای زمان از کدام مورد استفاده کنه. من چند وقت پیش بصورت خیلی گذرا این بحث البته بصورت خیلی خلاصه تر به گوشم خورد. از اون لحظه به بعد جملاتی که ترجمه میکردم خیلی بیشتر به دلم مینشست. این مقاله هم مکمل بود و بسیار عالی بود. آرزو داشتم ای کاش همه ی مترجمان تازه کار از وجود! این بحث مطلع بودن.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *