معرفی ترجمه: و آنگاه بامداد . . . سکوت سرشار از ناگفته‌هاست

  • به قلم محبوبه اعتضاد
  • منتشر شده در 20 دسامبر 2016 |
  • دسته بندی موضوعی: معرفی ترجمه

یکی از انواع کتب ترجمه که هر از گاه در بازار نشر ایران و روی پیشخوان کتابفروشی‌ها دیده می‌شود ترجمة شعر به انگلیسی است. آنچه در مورد این نوع ترجمه عجیب است این است که نه مترجم انگلیسی‌زبان است و نه مخاطب. در ایران زبان انگلیسی حتی زبان دوم هم نیست، زبانی خارجی به حساب می‌آید، زبانی که خارج از کلاس‌های آموزش زبان صحبت نمی‌شود. چنین کتاب‌هایی طبعاً باید در جوامع انگلیسی‌زبان انتخاب و ترجمه و منتشر شوند. با این‌حال وقتی عشق به انگلیسی و ترجمه و شعر به هم می‌آمیزد چنین کتابی در ایران هم امکان نشر و هم امکان چاپ مجدد می‌یابد.


یک دیدگاه

  • عباس مهرپویا، مترجم : با درود بر خوانندگان ارجمند و ترجمه دوستان فرهیخته به بهانه ی چاپ این واشناسی از سوی نگارنده محترم، شایا و بایا دانستم که دیدگاه خود را پیرامون روشنگری برخی ویژگی های کتاب و آنگاه باامداد ... با هدف همیاری با دوستان دور و نزدیک بنگارم. چه کسی ناشی است؟ ناشر یا خامه گردان؟ یکی از کاستی های فرآیند نگارندگی و ترجمه و به ویژه نگارش یا ترجمه ادبی، نبود یا کمبود باریک نگری و باریک آمایی از سویِ برخی ناشران است. این کاستی که خود از خودسریِ ناشر ناشی می شود و نادیده انگاری نگارنده و مترجم در چاپ و آماده سازی کتاب را به ویژه در چاپ های سپسین در پی دارد، بس و بیش خود را در زمینه ی حروف چینی و آماده گردانی کار نشان می دهد و تاثیری زیانبار بر کار نگارنده و مترجم از خود بر جای می گذارد. نمونه ی بسیار روشنی از این کاستی را می توان در حروف چینی کم مایه و چاپ پرلغزش کتاب و آنگاه بامداد ... دید، که شوربختانه بار بسیاری از سرزنش ها را بر دوش مترجم می گذارد و خارِ دُشگویی ها را در تن خسته مترجم فرو می نشاند. با امید نیکروزی عباس مهرپویا

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *