ترجمۀ آثار هانا آرنت به‌مثابۀ نقد قدرت

از دورۀ مشروطه به بعد، به‌خصوص بعداز انقلاب اسلامی، دسته‎ای از مترجمان علوم انسانی ترجمه را نه‌فقط راهی برای انتقال معرفت، بلکه وسیله‌ای برای نقد تحولات و گفتمان‌های سیاسی ایران یافته‌اند. هانا آرنت شاید یگانه فیلسوف سیاسی جهان است که انتخاب آثارش برای ترجمه کاملاً تابع وضعیت سیاسی و گفتمان‌های فکری در جامعهٔ ایران بوده است. مترجمان ایرانی در نخستین گام، در دهۀ شصت، سه اثر او با عناوین خشونت، انقلاب و توتالیتاریسم را ترجمه کردند. هدف این مترجمان در این مرحله بررسی تطبیقی انقلاب ایران با انقلاب‌های دیگر جهان و همچنین نقد خشونت انقلابی بود. بعداز این گام به مدت پانزده سال اثری از آرنت به فارسی ترجمه نشد؛ اما در یک دورۀ پانزده‌ساله، از ۱۳۸۸ تا ۱۴۰۱، اکثر آثار آرنت به فارسی ترجمه شد. این مقاله نشان می‌دهد که مترجمان آثار آرنت چگونه نظریه‌های سیاسی‌اش را گام‌به‌گام با گسست‌های گفتمانی و تحولات سیاسی ایران تطبیق داده‌اند و اینکه چگونه ترجمۀ تدریجی کتاب‌های آرنت به فارسی، عموماً با مسئلۀ «نقد قدرت» در ایران رابطه دارد، چنان‌که می‌توان هر عنوان کتاب آرنت را به‌مثابۀ یک «ابزار مقاومت سیاسی» دانست که توسط مترجمان ایران به کار گرفته شده است.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *