از رمان‌های سه‌گانۀ هاینریش مان

عنصر شر

به جمع گروهی توریست فرهنگی آلمان دعوت شده‌ام که از ترجمه‌هایم بگویم. دههٔ هفتاد است و در این زمان هنوز معتبرترین ترجمۀ شایستۀ معرفی برایم رمان زیردست، نوشتهٔ هاینریش مان که وانگهی نخستین ترجمه‌ای است که به بازار کتاب درآمده است در سرآغاز سال ۱۳۶۳٫ معرفی این کتاب از نگاه آلمانی‌ها هم توجیه خود را دارد. چه این رمان آینۀ روان ملتی است که در پی چندین انقلاب دموکراتیک در قرن نوزدهم نتوانست وحدت ملی خود را به سران آلمان صد تکه و فئودالی تحمیل کند، چندان‌که سرانجام این وحدت تا آنجا ضرورت تاریخی‌ شد که در نهایت همین سران فئودال و نظامی خود به آن تحقق بخشیدند، طبیعی است دیرهنگام و در رقابتی به‌تأخیرافتاده با انگلستان و فرانسه بر سر تقسیم استعماری جهان. نظام حکومتی نو، آن پراکندگی فئودالی که اینک در ۱۸۷۱، (قضا را سال تولد هاینریش مان) بدل به یکپارچگی قیصری شده بود، فوجی فرصت‌طلب نوکیسه را به عرصهٔ سیاست، اقتصاد و اجتماع درآورد و آن رقابت به‌تأخیرافتاده چنان بادی در بادبان کشتی ناسیونالیسم آلمان دمید که در زیر پوست جامعه بستر بروز فاشیسم شد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *