بهشت گمشدۀ میلتون در ترجمهٔ فارسی

گذشت زمان نشان داده رمان سووشون (۱۳۴۷) اثر سیمین دانشور تا چه حد پیشگام بوده است. سووشون یکی از اولین رمان‌های ایرانی است که از منظری زنانه نوشته شده، و قهرمان آن زنی است پیچیده و بی‌باک به نام زری. ولی شاید مهم‌تر از جنبۀ زنانگی رمان، موفقیت مالی بی‌همتای کتاب در بازار ایران باشد. سووشون علاوه‌بر دو زمینۀ ادبی و اقتصادی، در زمینۀ سیاسی نیز پیشتاز بوده است. رمان دانشور با نمایش مبارزۀ زری و خانواده‌اش در برابر همگن‌سازی فرهنگی و استیلای استعماری، ایستادگی ایرانیان را در برابر چیرگی بیگانگان در شیراز دهۀ چهل میلادی و در گرماگرم اشغال ایران به‌دست بریتانیا در جنگ جهانی دوم توصیف کرده است. در رمان لحظه‌ای پیش می‌آید که دو جنبۀ سیاسی و ادبی رمان با یکدیگر تلاقی می‌کنند و آن در فصل سیزدهم اتفاق می‌افتد، جایی که خانم مدیر مدرسه از زری می‌خواهد تا در کمال ‌ادب شعری را برای بازرسان بریتانیایی قرائت کند. قرار بوده زری شعر «اگر» سرودۀ رادیارد کیپلینگ را بخواند، شعری بی‌خطر و همه‌پسند که پندهایی پدرانه دربارۀ «مرد بودن» می‌دهد، اما زری میهمانان خارجی را سخت مبهوت می‌کند چون به‌جای شعر کیپلینگ شعری کاملاً متفاوت می‌خواند، و آن ترجمهٔ فارسی یکی از گیراترین شعرهای جان میلتون است: «تاریک! تاریک! تاریک! در گرماگرم درخشش نیم‌روز.» این جایگزینی فی‌البداهه شعر اتفاق کوچکی است که از مبارزه‌ای بزرگ‌تر برای برتری فرهنگی خبر می‌دهد و از جایگزین‌های کلان دیگری حکایت می‌کند که زبان و ادبیات، تاریخ و ملیت، ژانر و جنسیت را دربرمی‌گیرد. زری، به‌جای سرودۀ احساساتی و پندآموز کیپلینگ، فریاد دردآلود سامسون، قهرمان نمایشنامۀ سامسون آگونیست اثر جان میلتون را بر زبان می‌آورد آن‌گاه که سامسون از کورشدن‌ و گرفتار شدن به‌دست دشمنان مویه می‌کند، گرچه بیت نقل‌شده در رمان دانشور با افزودن علامت‌های تعجب، تفاوتی مختصر ولی مهم با شعر میلتون دارد. دانشور بیت هشتادم شعر سامسون آگونیست را می‌گیرد و آن را در رمان مدرن فارسی وارد می‌کند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *