در جست‌وجوی میلان کوندرا؛ کوندرا در ترجمه

کوندرا و مسئلۀ زبان

میلان کوندرا پیش از مهاجرت به فرانسه در ۱۹۷۵ به زبان مادری خود، چِک، می‌نوشت. مهم‌ترین اثر او در این دوره رمان شوخی است که نقطۀ عطفی در شهرت جهانی او به شمار می‌رود. کوندرا، همچون هر نویسندۀ اصیل، از همان آغاز سبک زبانی خاصی برای خود خلق کرد. زبان چِک، با سقوط سلطنت کارل چهارم در این سرزمین رو به افول نهاد. در جریان جنگ‌های مذهبی اروپا و ظهور جنبش ضداصلاح دینی بسیاری از کتاب‌های نوشته‌شده به زبان چک در آتش سوزانیده شدند. زبان آلمانی در میان نخبگان و طبقات فرادست شهری جایگزین این زبان گردید. با محدود شدن چِک به زبان روستاییان و طیف کم‌سواد جامعه، این زبان قرن‌ها به‌صورت شفاهی و عامیانه از زوال جان به در برد. از نیمۀ دوم قرن هجدهم تلاشی جمعی برای احیای زبان چک صورت گرفت. برآمدن جنبش احیای ملی در قرن نوزدهم خونی تازه در رگهای این زبان روان ساخت و رواج آن را در حیات عمومی و نظام آموزشی سرعت بخشید. بااین‌همه، تا اوایل قرن بیستم و طی دورانی که فرانتس کافکا دست به قلم می‌برد، زبان محافل اشرافی و کانون‌های فرهنگی همچنان آلمانی ماند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *