ترجمه در نظر و عمل؛ از دید خورخه لوئیس بورخس

مقدمه

بورخس در یکی از مقالات کتاب خود تاریخ ابدیت (۱۹۳۶) می‌گوید تجربهٔ ادبی ما ضرورتاً با تأخیر حاصل می‌شود:

نخستین اثر ماندگار ادبیات غرب یعنی ایلیاد، حدود سه هزار سال پیش تألیف شد؛ می‌شود احتمال داد که همه چیزهای مرتبط و آشنا درمورد این اثر در زمانی در طی این دورۀ طولانی گفته و نوشته شده باشد (بورخس، ۱۹۸۹الف: ۳۸۴).

بورخس بین تأخیر در مواجهه با ادبیات و فرایند خلاقیت هم ارتباط برقرار می‌کند. با درک این فرآیند خلاق است که می‌توانیم به دیدگاه او دربارۀ ترجمه هم پی ببریم. این فرآیند خلاق شاید تنها شیوه‌ای باشد که در اختیار نویسندگان هست:

شاید تنها چیزی که می‌توانیم بگوییم این است که در آنچه قبلاً نوشته شده تغییراتی نسبتاً مختصر و معمولی بدهیم: مجبوریم داستانی گفته‌شده را کمی متفاوت تعریف کنیم و مثلاً بعضی از تأکیدها را تغییر دهیم. این همۀ کاری است که می‌توانیم بکنیم، اما نباید از این بابت غم به دل راه داد (بورخس و فراری، ۱۹۹۸: ۶۶-۶۷).


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *