ترجمه در مقام ایدئولوژی

در این مقاله ترجمۀ علوم اجتماعی و فلسفه به‌عنوان یک مسئلهٔ اجتماعی به‌اجمال مطرح می‌شود. مسئله این است که در مورد وضعیت واقعی یا «انضمامی» ایران در بازار کتاب و وب سایت‌های پرمخاطب فارسی مطلب چندانی وجود ندارد، حال‌آنکه فضای فکری امروز ایران عمدتاً فضایی ترجمه‌محور است، انباشته از ترجمه‌هایی از سنت‌های متفاوت فکری، از هگل و اسپینوزا گرفته تا آخرین دستاوردهای پساساختارگرایی، روان‌کاوی لکان، پست مارکسیسم، اتونومیسم، جریان سیاست رادیکال و غیره … این ترجمه‌ها دانش انتزاعی خواننده را بالا می‌برند اما دربارهٔ واقعیت فرهنگ و اجتماع ایران دانشی در اختیار او قرار نمی‌دهند. از آن بدتر اینکه اصحاب ترجمه از اندیشه‌های انتزاعی شروع می‌کنند و آنها را به جامعهٔ ایران تعمیم می‌دهند بدون توجه به اینکه این اندیشه‌ها در بافت و سنت فلسفی و معرفت‌شناختی دیگری و در جغرافیا و تاریخ دیگری شکل گرفته‌اند. در این مقاله پس از ذکر مقدمه‌ای به‌اختصار به سه جریان فکری ترجمه‌ای و نیز به شیوۀ جایگزین برای تفکر انضمامی اشاره می‌کنیم.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *