گفتگو با گریگوری راباسا (2)
- منتشر شده در 21 سپتامبر 2020 |
▪ در گفتگوهای قبلی به دشواریهای ترجمۀ دیالوگ اشاره کردید و گفتید که ترجمۀ دیالوگهای رمان بسیار سختتر از ترجمۀ دیالوگهای نمایشنامه است. دقیقاً مشکلات ترجمۀ دیالوگ در ادبیات داستانی چیست؟
راباسا: اگر چنین حرفی زدهام الان مطمئن نیستم که دقیقاً چه منظوری داشتهام، ولی فکر میکنم منظورم این بوده که نوشتن (و ترجمۀ) دیالوگهای نمایشنامه آسانتر است چون کارگردان و بازیگران کمک میکنند تا دیالوگها طبیعی و واقعی به نظر برسد؛ ولی در نوشتن (و ترجمۀ) دیالوگهای رمان، نویسنده (و مترجم) تنها هستند و حس طبیعیبودن زبان را باید روی کاغذ القا کنند. ترجمۀ دیالوگهای رمانهای بعضی از نویسندگان مخصوصاً آستریاس برایم دشوار بوده؛ چون این نویسنده سعی میکند تفاوتهای لهجهای میان اشخاص متعلق به طبقات اجتماعی خاص یا مناطق جغرافیایی خاص را نیز ثبت کند. در ترجمه نمایشنامه، همانطور که گفتم، مترجم این کار را به عهدۀ بازیگران میگذارد. اما در ترجمۀ رمان انتقال این ویژگیها به زبان مقصد کمی عجیب به نظر میرسد. در این موارد من خودم را خیلی به متن اصلی پایبند نمیکنم؛ بلکه تلاش میکنم به اتکای قوۀ تخیل خواننده تأثیر مورد نظر نویسنده را به طریق دیگر منتقل کنم. مثلاً اگر نویسنده میخواهد بگوید که قهرمان داستانش فردی روستایی است، مترجم میتواند نوعی زبان روستایی تصنعی خلق کند.
دیدگاهتان را بنویسید