احمد پوری عاشق شعر است

رابطهٔ احمد پوری با شعر، رابطه‌ای عاشقانه است. وقتی شعری را می‌خواند تمام اجزا و صورت و حنجره‌اش جزئی از شعر می‌شوند. نمی‌شود چشم از او برداشت. گویی هر پلک زدنی، یعنی از دست دادن بخشی از روح شعر. برای همین است که ترجمه‌اش به دل می‌نشیند.
من برخلاف بسیاری‌ها معتقد نیستم که ترجمهٔ شعر کاری عبث و بیهوده است. ترجمهٔ شعر وقتی به کاری عبث و بیهوده تبدیل می‌شود که مترجم، گویی ازسرِ تکلیف و وظیفه خود را ملزم به برگرداندن شعر کرده است. اما اگر رابطهٔ مترجم با شعر، از جنس رابطهٔ احمد پوری با شعر باشد، ماجرا فرق می‌کند. من شاهد بوده‌ام که احمد پوری کتاب شعری را نیمه‌کاره رها کرده و از خیرِ ترجمه‌اش گذشته است. چون نمی‌خواست حتی یکی دو شعر از یک مجموعه را، بی‌آنکه عمیقاً جذبش کرده باشند، به فارسی برگرداند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *