قضیهٔ ما و ترجمهٔ شعر

نمی‌دانم نخستین شعر را چه کسی از یک زبان به زبان دیگر ترجمه کرده است و نمی‌دانم او نیز مانند من خود را به‌نوعی موظف می‌دانسته برای مخاطب توضیح دهد که چرا برای ترجمهٔ شعربه‌شعر، آن هم ضرورتاً شعر دارای وزن دلایل نسبتاً معقولی هم می‌توان ذکر کرد. مثلاً اینکه گفته شود: رسالت اصلی مترجمِ متن ادبی فراتر از انتقال معنای صرف است و هنر او در انتقال جنبه‌های دیگر متن اصلی ازجمله سبک، لحن، فضا، فُرم و نظایر این مؤلفه‌ها خودنمایی می‌کند که نقش هرکدام در شکل‌گیری معنای اولیه قابل تأمل و بررسی است البته اگر مترجم ادعای هنرمندی نیز داشته باشد. می‌توان در دفاع از قند فارسی و برای به رخ کشیدن ظرفیت‌های کم‌نظیر این زبان مدعی شد که مترجمی که تن به سختی ترجمهٔ شعربه‌شعر نمی‌دهد یا از میدان کارزار تعامل دو زبان سربلند بیرون نمی‌آید، به حد کافی سوار بر توانایی‌های زبان مادری خود نیست و به‌عبارتی در منازعهٔ همیشگیِ توزیع قدرت بین نویسنده و مترجم کم می‌آورد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *