جایگاه ادبیات ترجمه‌شده در نظام چندگانهٔ ادبی

باوجوداینکه مورخان عرصهٔ فرهنگ به‌طور کلی نقش ترجمه را در تبلور فرهنگ‌های ملی قابل توجه می‌دانند، پژوهش در این حوزه تا به امروز نسبتاً ناچیز بوده است. تاریخ ادبیات معمولاً زمانی از ترجمه یاد می‌کند که دیگر هیچ راهی برای اجتناب از آن ندارد، مثلاً هنگامی که به قرون‌وسطی یا دورهٔ رنسانس می‌پردازد. البته می‌توان در دوره‌های مختلف دیگر نیز اشاره‌های پراکنده‌ای به برخی ترجمه‌های ادبی یافت، اما کمتر پیش می‌آید که این ترجمه‌ها به‌طوری نظام‌مند در پیشینهٔ تاریخی خود مورد بررسی قرار گیرد. ازاین‌رو، مشکل می‌توان به نقش ادبیات ترجمه‌شده یا به جایگاه آن در هر ادبیات پی برد. از‌این‌گذشته، دربارهٔ اینکه آیا ممکن است ادبیات ترجمه‌شده خود یک نظام تلقی شود آگاهی چندانی نیست. مفهوم متداول، ترجمه یا فقط آثار ترجمه‌شده است و بر مبنایی مجزا در نظر گرفته می‌شود.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *