سخنی دربارهٔ ترجمهٔ متون قدیمی

بحث دربارهٔ انتخاب زبان مناسب برای متون قدیمی (یا متونی با موضوع مربوط به دوران قدیم) از دیرباز میان مترجمان ادبی مطرح بوده است. در این‌باره به‌طور کلی دو عقیده را می‌توان از هم بازشناخت:

گروهی عقیده دارند مترجم که اهل این زمانه است برای مردم این زمانه ترجمه می‌کند و لاجرم باید هر متنی، ازجمله متون قدیمی را هم به زبان فارسی امروزی برگرداند چون مخاطبان او به این زبان می‌گویند و می‌نویسند و این زبان را به‌آسانی درمی‌یابند. گروهی دیگر بر این عقیده‌اند که زبان ترجمه در متون قدیمی با توجه به زمان و فضا و حال‌وهوا و ماهیت شخصیت‌ها و رویدادها باید زبانی متفاوت با زبان امروزی باشد. بدیهی است که منظور این گروه آن نیست که ما مثلاً برای ترجمهٔ تراژدی‌های یونانی که متعلق به دو هزار و پانصد سال پیش است، به سراغ زبان فارسی هم‌زمان با این نوشته‌ها برویم. این کار نه میسر است و نه مناسب و در واقع گزینش چنان زبانی نفی اولین هدف ترجمه است چون ما متنی را از زبانی که مخاطب با آن آشنا نیست به زبانی دیگر که باز برای او ناشناخته است برمی‌گردانیم. و این سودی به هم‌زبانان ما نمی‌رساند. استفاده از واژه‌های متروکی که در این هزار سال به‌ندرت مورد استفاده بوده و بیشتر به زبان باستان تعلق دارد ترجمه را از دسترس خوانندگان امروزی دور می‌کند. پس باید راه دیگری بجوییم.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *