چرا باید فارسی بخوانیم

هرچه بیشتر دربارهٔ برخی ترجمه‌ها و حتی بسیاری از آثار تألیفی تأمل می‌کنم درستی عقیده‌ای که از دیرباز داشته‌ام بر ما روشن‌تر می‌شود و آن ضرورت مکالمهٔ فارسی است. در اینجا روی سخن تنها با دانشجویان و به‌طور کلی جوانان دارم که سودای نویسندگی یا مترجمی در سر دارند و باید از هم‌اکنون برای این سفر دور و دراز و دشوار و البته جذاب و پُرماجرا زادراهی فراهم آرند. به تجربه دریافته‌ام که چه در ترجمه‌های چاپ‌شده و چه در ترجمه‌های دانشجویان بسیاری از مواردی که ضعف ترجمه شمرده می‌شود، در واقع ناشی از ندانستن زبان فارسی و خام‌دستی در استفاده از این زبان است. اگر مترجمی در برابر اندک پیچیدگی و دشواری در زبان مبدأ خود را می‌بازد و چنان متهور این زبان می‌شود که منطق و قواعد زبان فارسی را از یاد می‌برد و کلمات و جملاتی می‌نویسد که به‌هیچ‌روی فارسی شمرده نمی‌شود، اگر مترجمی در توصیف احوال و رفتار انسانی گرفتار کمبود واژگان می‌شود و گاه به‌جای یک واژهٔ رسا و کارساز جمله‌ای طولانی و بی‌دروپیکر بر کاغذ می‌آورد، اگر مترجمی در توصیف صحنه‌های طبیعت و پدیده‌های طبیعی چندان بی‌ذوقی نشان می‌دهند که تمام تلاش نویسنده را نقش بر آب می‌کند و اگر مترجمی بسیار ایرادهای دیگر دارد، شاید …


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *