گفت‌وگو با محمود کیانوش

آقای کیانوش، در ابتدا شته‌ای از احوال خود برای ما بگویید، از محیط خانوادگی و اجتماعی که دوران کودکی و نوجوانی‌تان را در آن گذرانده‌اید. آیا در این دوران «مشهد» را چنان‌که می‌گویند، «محیطی ادب‌پرور» یافتید؟ تصور می‌کنید چه عاملی بیش از هر چیز در تقویت ذوق و بارور کردن استعداد ادبی شما مؤثر بوده است؟

– من در شهریور ماه ۱۳۱۳ در شهر مشهد به دنیا آمدم. پنجمین فرزند خانواده بودم، اما خیلی زود، در سنی که دیده‌ها و شنیده‌ها شخصیت کودک را پایه‌گذاری می‌کند، ولی به یاد نمی‌ماند، خواهر اول را، که سومین فرزند خانواده بود، از دست دادیم. او نه‌ساله بود که آتش گرفت و مرد و داغش مادرم را یکی دو سالی مجنون کرد، و در همین دورهٔ دردناک، خواهر دوم هم بیمار شد و ورپرید، و من با برادر اول چهارده سال و با برادر دوم ده سال فاصلهٔ سنی پیدا کردم، یعنی تنها شدم، و پس‌از من سه خواهر آمدند که در نگهداری آن‌ها من دستیار مادر بودم. با آن‌ها و برای آن‌ها بازی می‌کردم، اما آن‌ها نمی‌توانستند هم‌بازی من باشند. چنین شد که من با داشتن دو برادر و سه خواهر تنهاترین عضو خانواده بودم، و این تنهایی مرا درون‌گرا کرد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *