ادبیات جهان؛ در باب آیندهٔ برنامههای درسی دانشگاهی
- منتشر شده در 16 اکتبر 2019 |
در دو بخش گذشته، استدلات روزندال در بیان اهمیت ادبیات جهان از نظرتان گذشت. بهطور خلاصه بهدلیل تغییرات جهانی و ظهور فرهنگهای جدید، بهویژه چین و هند، تغییر مطالعات ادبی که تاکنون ازطریق مفاهیم اروپایی شکل گرفته و همواره بر این منطقه متمرکز بوده، اجتنابناپذیر است و باید تدریجاً زبانها و متون کمترخواندهشده را شامل شود. ازطرفی، اگرچه ایدههای پسااستعماری تا حدی مفید هستند، اما نمیتواند به مطالعهٔ متون تولیدشده در خارج از شبکهٔ اروپایی (و مستعمرات سابق)، و یا تحلیل ترجمه کمکی کند. همزمان ساختارهای سیاسی پساملّی، سهولت جابهجایی جمعیت و مهاجرت در جهان، و همهگیر شدن رسانههای جدید مانند اینترنت، ایدهٔ فرهنگ ملّی بهصورت قرن نوزدهم میلادی را منسوخ کرده است. این بدان معناست که نِمو سنتهای ادبی منحصراً در یک حوزهٔ ملّی محدود اتفاق نمیافتد. علاوهبر آن، رشد بسیار سریع بسترهای ارتباطی و داستانی جدید، همچون بازیهای رایانهای، شیوههای قدیمی تفکر دربارهٔ ادبیات و فرهنگ را غیرممکن میکند.
دیدگاهتان را بنویسید