تأملاتی دیگر
- منتشر شده در 15 جولای 2018 |
در «تأملاتی در ادبیات جهان» مطرح شد که برای برونرفت از تنگنظری فکری و محدودیت جغرافیایی ادبیات تطبیقی، مسیر ادبیات جهان راهحلّی جاهطلبانه اما دشوار است. با مقایسة تاریخ رمان مدرن در اروپا و سایر نقاط جهان، فرانکو مورتی فرضیهای درباب تاریخ رمان در «مرکز» و «حاشیه» پیشنهاد کرد. اتّکای مدل او برای ادبیات جهان بر نظریة اقتصادی سامانه جهانی و با واکنشهای متعدّدی مواجه شد. در مقالة حاضر، مورتی به نقدهای وارده به مدل پیشنهادیاش پاسخ میدهد، برخی از نظریاتش را تصحیح و برخی را نیز مردود میکند. او بر سه محور اساسی مدل پیشنهادیاش متمرکز میشود: اول، رمان بهعنوان یک نوعِ ادبی قابلیت جابهجایی بینالمللی بالایی دارد و نمایندة همة انواع ادبی نیست. بنابراین نتایج حاصل از بررسی تاریخ رمان به سایر حیطههای ادبیات جهان قابلتعمیم نمیباشد. دوم، تعریف او از مرکز و حاشیه، برمبنای نظریه اقتصادی سامانه جهانی، محدود است و فضای «نیمحاشیه/نیممرکز» را درنظرنمیگیرد؛ بههمیندلیل، مدل پیشنهادی وی شرحی ناقص از تاریخ رمان و تکوین آن در بطنهای مختلف تاریخی و فرهنگی بهدست میدهد. محور سوم به بحثی گستردهتر در فلسفة تاریخ ادبیات مربوط است و در متن حاضر بهصورت اجمالی بیان شده است: کار تاریخ ادبیات چیست و بهترین روش تحلیل تطبیقی کدام است؟ این مورد چندان در بحث حاضر شکافته نشده و مورتی به اشارهای مختصر به شاکلة فکری خود اکتفا میکند. از این نظر، روش مناسب نقد و تاریخ ادبیات برای او همچنان در سنت فکری چپ منتقد سرمایهداری قرار دارد، که بهنوعی تضادی دیالکتیک با مفهوم ادبیات جهان (حاصل از جهانیشدن) و یا تلاش برای رهایی از استیلای نمادین دارد؛ او فقط به مورد دوم پرداخته است.
دیدگاهتان را بنویسید