در باب آیندة برنامه‌های درسی دانشگاهی

در دو بخش گذشته، استدلات روزندال در بیان اهمیت ادبیات جهان از نظرتان گذشت. به‌طورخلاصه به‌دلیل تغییرات جهانی و ظهور فرهنگ‌های جدید، به‌ویژه چین و هند، تغییر مطالعات ادبی که تاکنون از طریق مفاهیم اروپایی شکل گرفته و همواره بر این منطقه متمرکز بوده، اجتناب‌ناپذیر است و باید تدریجاً زبان‌ها و متون کمترخوانده‌شده را شامل شود. از طرفی، اگرچه ایده‌های پسااستعماری تاحدی مفید هستند، اما نمی‌تواند به مطالعة متون تولیدشده در خارج از شبکة اروپایی (و مستعمرات سابق)، و یا تحلیل ترجمه کمکی کند. همزمان ساختارهای سیاسی پساملی، سهولت جابه‌جایی جمعیت و مهاجرت در جهان، و همه‌گیرشدن رسانه‌های جدید مانند اینترنت، ایدة فرهنگ ملی به‌صورت قرن نوزدهم میلادی را منسوخ کرده است. این بدان معناست که نمو سنت‌های ادبی منحصراً در یک حوزة ملی محدود اتفاق نمی‌افتد. علاوه بر آن، رشد بسیار سریع بسترهای ارتباطی و داستانی جدید، همچون بازی‌های رایانه‌ای، شیوه‌های قدیمی تفکر دربارة ادبیات و فرهنگ را غیرممکن می‌کند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *