ترجمة آثار فروید و چرخشهای گفتمان فرویدی در ایران
- منتشر شده در 7 اکتبر 2018 |
ترجمه، گرهزدن تار و پود فرهنگ یک ملت به تار و پود فرهنگ ملتی دیگر است. اما این انتقال و پیوند همواره با تأویل و تقلیل همراه است زیرا آن چیزی که انتقال مییابد همان چیزی نیست که از ابتدا بوده است. جهانهای دو زبان یک پیوستار نیست که هادی مناسبی برای هر انتقالی باشد. آنچه که یک فرهنگ آفریده است دستاورد پیچیدهای است که خود آن فرهنگ براساس زمینهها و بافتها و انباشت تجربه و دانش به آن رسیده است. بنابراین تنها با برگردان مکانیکی زبان آن فرهنگ نمیتوان مدعی شد که انتقالی صورت گرفته است. فرهنگ هر ملت بهمثابۀ بدنی است که هر پیوندی را نمیپذیرد، مگر آنکه نشانههایی هماهنگ پیدا شود یا بستری برای انتقال آماده گردد. انتقال دانش و هنر به وسیلۀ ترجمه، زمانی مسئلهساز میشود که زمینههای انتقال در دو سوی مبدأ و مقصد آماده نباشد؛ بنابراین تاریخ ترجمۀ هردانشی، برساختههای پیچیدهای را رقم میزند. به عبارت دیگر فرایند ترجمۀ یک دانش خاص از یک بافت تاریخی و انتقال آن به بافت تاریخی دیگر پدیدهای را شکل میدهد که میتوان از آن به «مطالعات فرهنگی آن دانش» یا فرایند شکلگیری تاریخی و درزمانی آن دانش در فرهنگ مقصد یاد کرد.
دیدگاهتان را بنویسید