آسیب‌شناسی نثر دانشگاهی

به نظر من نثر دانشگاهی فارسی سه ایراد عمده دارد. نخست، اطناب است. نثر فارسی از حدود قرن ششم هجری تدریجاً به طرف تکلف و تصنع پیش رفت. در نثر متکلف، نویسنده سعی دارد قدرت زبان‌‌‌ورزی و گستردگی دایرۀ واژگانی خویش را به رخ بکشد. او مترادفات پی‌درپی می‌‌‌سازد و طول جمله‌ها را زیاد می‌‌‌کند. این ویژگی فوایدی در غنی‌‌‌کردن دایرۀ واژگانی فارسی داشت اما اشکالش این بود که جملات را پر از عناصر حشوی کرد. ژانر منشآت با همۀ زیرگونه‌‌‌هایش از مصادیق بارز این ایراد است. در دورۀ گذار از پارادایم سنتی به مدرن نویسندگان فارسی‌‌‌زبان سعی کردند نثر فارسی را به‌طرف سادگی پیش ببرند. نثر فارسی معاصر دنبالۀ نهضت‌‌‌ ساده‌‌‌نویسی مذکور است. منتها خروج از دایرۀ تصنع و تکلف نتوانست اطناب را به‌طور کامل از سبک نوشتار نویسندگان دور کند. اطناب موجود در سبک نوشتار دانشگاهیان چنان طبیعی شده که ملال‌‌‌آور بودن آن به چشم نمی‌‌‌آید. یعنی اگر کسی با دقت از این منظر نگاه نکند نمی‌‌‌تواند اطناب تعبیه‌‌‌شده و طبیعی‌‌‌شدۀ در آن را ببیند. اما تمرکز بر روی گروه‌‌‌های حرف اضافه‌‌‌ای، قیدی، وصفی و فعلی اطناب طبیعی‌‌‌شده را آشکار می‌‌‌کند. نثر متکلف و مصنوع یک آسیب دیگر هم به همراه داشت و آن شاعرانگی نثر فارسی است.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *