معیارهای تألیف و نقد ترجمۀ ادبی

جلال آل‌احمد کتاب معروف غرب‌زدگی‌اش را با این جملات آغاز می‌کند:

 

غرب‌زدگی می‌گویم همچون وبازدگی. و اگر به مذاق خوش‌آیند نیست، بگوییم همچون گرمازدگی یا سرمازدگی. اما نه. دست‌کم چیزی است در حدود سِن‌زدگی. دیده‌اید که گندم را چگونه می‌پوساند؟ از درون. پوستهِ سالم برجاست. فقط پوست است؛ عین همان پوستی که از پروانه‌ای بر درختی مانده. به‌هر صورت سخن از یک بیماری است. عارضه‌ای از بیرون آمده، و در محیطی آماده برای بیماری رشد کرده. مشخصات آن را بجوئیم و علت یا علل‌هایش را و اگر دست داد راه علاجش را.

 

این سخن جلال آل‌احمد حتی اگر دربارۀ فرهنگ ایران کاملاً صدق نکند، دربارۀ ترجمه که وجهی از وجوه متعدد آن فرهنگ است کاملاً صدق می‌کند. بنده سال‌ها پیش در اولین کنفرانس ترجمۀ ادبی گفتم که لفظ‌گرایی بر ترجمه در ایران حاکم است. البته من همان‌جا حساب لفظ‌گرایی مثبت از لفظ‌گرایی منفی را جداکردم ولی این ادعا آن موقع جنجالی به پا کرد. از آن زمان تا حالا بیست‌ویک سال می‌گذرد؛ در این مدت من ترجمه‌های بیشتری خوانده‌ام و پژوهش‌های بیشتری کرده‌ام و در مورد صحت آن نظریه اگر تردیدی داشتم حالا به یقین رسیده‌ام. فقط تنها چیزی که مایلم در آن نظریه تغییر بدهم خود اصطلاح لفظ‌گرایی است. به ‌نظرم، با استفاده از استعارۀ آل‌احمد در غربزدگی، اصطلاح لفظ‌زدگی مناسب‌تر از لفظ‌گرایی است.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *