نغمه عاشقانه ج.آلفرد پروفاک

  • به قلم تی. اس. الیوت ترجمه رویا پور آذر
  • منتشر شده در 20 جولای 2020 |
  • دسته بندی موضوعی: گفتگو با مترجمان

S’io credesse che mia resposta fosse

A persona che mai tornasse al monde,

Questa famma staria senza piu scosse.

Ma perciocche giammai di questo fondo

Non torno vivo alcun, s’i’ odo il vero,

Senza tema d’infamia ti respondo.

بیا راه سفر گیریم، من با تو، من و تو، ما
به هنگامی که شب بر Hغش تخت اثیری اسمان ها لخت پیکر همچو بیماری به اغما رفته افتاده است

بیا راه سفر گیریم
به سوی کوچه های نیمه متروک و به نجواهای نالان و فروخورده به پچ پچ های خلوتگاه شب ، شب های بی آرام

به  شب های  مسافرخانه های  کم بهای  یک شبه  مهمان

به  بوی  شور  ماهی  و  صدف های  تهی  در  سالن  نوچ  غذا  و

زیر  پای  مشتری  مشتی  زخاک  اره  سرگردان  ..

به  برزن ها،  خیابان ها  ..  خیابان ها  ..  خیابان ها  که  چون  بحثی  ملال انگیز  و  پایان ناپذیر  و  گنگ  به  تزویری  خیانت پیشه  میخواند  تو  را  تا  انتهای  کوچه  ب نبست  پرسش،  پرسشی سخت … خدارا را هیچ از این پرسش مپرس اینک


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *