به یاد استاد …

از آن دریا هزاران شاخ شد هر سوی و جویی شد

به باغ جان هر خلقی کند آن جو کفایت‌ها

«مولانا جلال‌الدین»

 

هم‌زمان با دگرگونی‌هایی که در پایان جنگ جهانی دوم در ایران رخ داد و با آغاز عصری نوین در زندگی سیاسی و اجتماعی ایرانیان، زندگی فرهنگی آنان نیز دستخوش تغییر شد. هنرمندان به‌طور عام، و ازآن‌جمله شاعران و نویسندگان، پای در عرصهٔ مدرنیته نهادند و با آفرینش آثاری نو، دریچه‌ای رو به هنر و ادب غرب گشودند. ازسویی، مترجمان نیز دست به ترجمهٔ آثار برگزیدهٔ ادبیات جهان، به‌ویژه شاهکارهای ادبیات غرب زدند و خوانندگان مشتاق را با این‌گونه آثار آشنا کردند. رضا سیدحسینی ازجمله پیش‌کسوتانی بود که ترجمهٔ نوین را در کشور ما بنیاد نهادند و نه‌تنها به معرفی آثار ارزشمند ادبیات داستانی کشورهای دیگر پرداختند بلکه راه‌وروش تازه‌ای نیز در ترجمه ابداع کردند که بازتاب آن را بیش از هرچیز می‌توان در عرصهٔ زبان مشاهده کرد و به‌جرئت می‌توان گفت که روند تحول زبان فارسی معاصر را باید به‌ویژه در ترجمه‌های کسانی همچون سیدحسینی و چند تن دیگر از آغازکنندگان این کار جست‌وجو کرد. سیدحسینی حقِ بزرگی بر گردن نسل خود و نسل‌های پس‌از خود داشت و امروزه در میان مترجمان کمتر کسی را می‌توان یافت که مستقیم یا غیرمستقیم، از او تأثیر نپذیرفته باشد. دربارهٔ کتاب ارجمند او مکتب‌های ادبی که از مهم‌ترین کتاب‌های پنجاه سال اخیر در زمینهٔ تاریخ ادبیات است بسیار گفته و نوشته‌اند و نیازی به تکرار آن نیست. همچنین کار سترگ بر گردانِ فرهنگ آثار که به همتِ او و با همکاری تنی چند از مترجمان نامدار انجام گرفت، مستغنی از تعریف است. سیدحسینی بیشترین سال‌های عمر پُربار خود را صرف پرورش ذوق جوانان و آشنایی آنان با آثار ارزشمند ادبیات داستانی جهان کرد. خوشبختانه کوشش‌های او ثمر داد و امروز مترجمان بسیاری را می‌بینیم که راهش را دنبال می‌کنند. روانش شاد و یادش گرامی باد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *