سیاوش جمادی: ترجمه و نثر جهان

ترجمه مفهومی است انتزاعی. تألیف هم مثل ترجمه کاری است ذره‌ذره و فرسایشی که مثل کشاورزی یا احداث بنا به صبر، حوصله و گذشت نیاز دارد و تألیف هم. احتمالاً مدت زمان انتظار مترجم و مؤلف برای برداشت محصولش از یک کشاورز بیشتر است و دستمزدش کمتر. ممکن است درصد قرارداد یک مترجم اروپایی کمتر از درصد متوسط در ایران باشد، اما درصد در تیراژ و قیمت کتاب ضرب می‌شود. نتیجه آن است که ترجمه و تألیف در ایران یکی از پُرزحمت‌ترین و در عین حال کم‌اجرترین کارهاست، اگر به آن‌ها به چشم شغل و حرفه بنگریم. افزون‌بر این، مترجم اروپایی از مزایای کپی‌رایت نیز برخوردار است. پس اگر صرفاً در محدودهٔ دنیای نشر کتاب با ویژگی‌های خاص آن در ایران به قضیه بنگریم مترجمی تنها برای معدود افرادی شغل و حرفه است. در غرب مترجمی کلاً یک حرفه است. امنیت شغلی دارد. می‌توان برای امرارمعاش بر روی آن حساب باز کرد. ارزش نمادین آن هم در همان حدی است که همخوان است با نام و اعتبار مترجم به آن‌سان که به‌درستی فرمودید. در ایران کسی که ترجمه می‌کند غالباً از آغاز صرفاً و عمدتاً به‌قصدِ کسب روزی دست به این کار نمی‌زند. چرا ترجمه می‌کند؟ چرا آثاری تألیف می‌کنیم که به شهادت تیراژ آن‌ها به بدنهٔ جامعه نمی‌رسند و چه‌بسا خوانده هم نمی‌شوند؟ مترجمی با روشنفکری گره می‌خورد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *