علی صلح‌جو: تفاوت نقش مترجم در ایران و غرب

وقتی کسی از سفر بازمی‌گردد، دوست داریم پای سخنانش بنشینیم، زیرا می‌دانیم که به‌احتمالِ زیاد از پدیده‌ها و اموری می‌گوید که با آن آشنا نیستیم. میل به دانستن نادانسته‌ها در انسان قوی است و همین امر حرف‌های نو را برای ما جذاب می‌کند. انسان همواره خواسته است از نوع زندگی و اندیشهٔ گروه‌های دیگر انسانی مطلع شود. ابن بطوطه، سَیّاح عرب، شام و آسیای صغیر و آفریقا را گشت و سفرنامه‌ای نوشت که خوانندگان بسیاری از خواندن آن لذت برده‌اند. ناصرخسرو خودمان نیز از بلخ تا مصر را زیر پا گذاشت و سفرنامه‌ای نوشت بسیار خواندنی.
به گمان من نقش مترجم تا حدی شبیه نقش سفرنامه‌نویس است. درست است که خواندن نوشتهٔ هرکسی ممکن است برای افراد دیگر نو و جذاب باشد، اما سخن مترجم، ازآنجاکه از‌قبل می‌دانیم دربارهٔ پدیده‌ها و امور و آدم‌های بیگانه است، برایمان جذاب‌تر است. مترجم پیام‌آور است و هر پیام‌آوری، اصولاً، منتظرانی دارد و همین انتظار سبب می‌شود که اهمیت پیام، صرف‌نظر از خود پیام، قابل ملاحظه باشد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *