ترجمه علم نیست

این روزها، به‌خصوص بعداز به وجود آمدن رسمی حوزهٔ مطالعات ترجمه و تأسیس رشتهٔ تربیت مترجم در دانشگاه‌ها، صحبت کردن دربارهٔ ترجمه صنعت پول‌سازی شده ولی واقعیت این است که بحث دربارهٔ ترجمه قدمت زیادی دارد. لااقل شش گروه دربارهٔ ترجمه صحبت می‌کنند: انسان‌شناسان، فلاسفه، منتقدین ادبی و ادبا، مترجمان، زبان‌شناسان و ترجمه‌شناسان و بالاخره معلمان ترجمه. ما هم در مجلهٔ مترجم دربارهٔ ترجمه صحبت می‌کنیم. گاهی ترجمه آموزش می‌دهیم. گاهی ترجمه نقل می‌کنیم. سؤال این است که آن‌هایی که دربارهٔ ترجمه صحبت می‌کنند مبنای حرفشان چیست و ما که دربارهٔ ترجمه صحبت می‌کنیم مبنای حرفمان چیست؟
آنچه مسلم است این است که ترجمه علم نیست. هم در عمل ترجمه، فردیت مترجم دخالت دارد، چون به‌طرق مختلف می‌توان متنی را درست ترجمه کرد، و هم صحبت کردن دربارهٔ ترجمه نمی‌تواند مبنای علمی و کاملاً آبژکتیو داشته باشد. البته هرکس که دربارهٔ ترجمه حرف می‌زند، معمولاً استدلال هم می‌کند. در واقع قوت هر حرف به قوت استدلال بستگی دارد. استدلال‌ها هم مبانی مختلفی دارند، مبانی تجربی، عقلی، فرهنگی، تاریخی، حقوقی و اخلاقی. در اینجا به‌اختصار به چند نمونه از این مبانی اشاره می‌کنم.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *