نمونهٔ ترجمه

  • عقل و احساس
  • نوشتهٔ جین آستین
  • ترجمهٔ رضا رضایی

 

خانوادهٔ دشوود مدت زیادی بود که در ساسکس زندگی می‌کردند. ملک وسیعی داشتند و خانهٔ آن‌ها در نورلند پارک بود، وسط ملکشان. چند نسل با آبرو و احترام آنجا زندگی کرده بودند و در آن حوالی همه نظر خوبی دربارهٔ آن‌ها داشتند. صاحب قبلی این ملک مرد مجردی بود که عمر طولانی کرده بود، و در سال‌های دراز عمر همدمی نداشت جز خواهرش که به امور خانه نیز رسیدگی می‌کرد. اما این خواهر ده سال پیش‌از او از دنیا رفت، و اوضاع خانه به‌کلی عوض شد. پیرمرد برای آنکه جای خالی خواهر را پُر کند از خانوادهٔ خواهرزاده‌اش، آقای هنری دشوود، دعوت کرد که بیایند در خانهٔ او زندگی کنند. آقای هنری دشوود وارث قانونی ملک نورلند محسوب می‌شد، و پیرمرد قصد داشت ملک را برای او به ارث بگذارد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *