نمونهٔ ترجمه

دُن آرام
میخائیل شولوخف/ ترجمهٔ احمد شاملو
پچپچه افتاد تو خوتور که زن پراکوفی جادوجمبل می‌کند. آستاخوف «Astaxof» ها -که نزدیک کورن پراکوفی می‌نشستند- عروسشان خدا را گواه گرفت که روز عید تثلیث پیش‌از روشن شدن هوا زن پراکوفی را دیده که با سر لخت و پای برهنه آماده بوده تو مال‌خانه‌شان داشته گاوشان را می‌دوشیده: از همان وقت گاوه شیرش خشکید پستانش شد قد مشت یک بچه و چند روز بعد هم سقط شد.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *