آنچه در ترجمه از دست می‌رود؛ یادداشت مترجم بر ترجمهٔ «یکی بود و یکی نبود»

  • به قلم پل اسپرکمن ترجمهٔ بابک برقچی
  • منتشر شده در 14 جولای 2020 |
  • دسته بندی موضوعی: گفتگو با مترجمان

یکی بود و یکی نبود وقتی نخستین بار در سال ۱۹۲۲ به چاپ رسید، خوانندگان را متحیر کرد. زبان محاوره‌ای نویسنده در این اثر، شخصیت‌های ساده ولی محتمل و هجو برخی شخصیت‌های اجتماعی و دغدغهٔ نویسنده نسبت به هویت ملی، انقلابی در نثر فارسی پدید آورد. ازجمله کسانی که دربارهٔ کتاب نظری موافق ابراز کرد محمد قزوینی، ادیب ایرانی بود که نقدی به زبانی کسالت‌آور بر این اثر نوشت:

شهدالله که از عمر خود برخوردار شدم و حلاوت عبارات روان‌تر از ماء زلال و گواراتر از رحیق و سلسال آن کام روح و قلب، بلکه تمام وجود مرا شیرین نمود. الحق در شیرینی و سلاست انشاء و روانی عبارات و فصاحت لفظ و بلاغت معنا و انتخاب مواضیع نمکین و در عین اینکه زبان رایج محافل بلکه کوچه‌های طهران است از کلمات عامیانه و بازاری و مبتذل پاک بودن نمونهٔ کامل‌العیار زبان فارسی حالیه است.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *