نقدی بر کتاب سی سال ترجمه، سی سال تجربه (۲)

  • سی سال ترجمه، سی سال تجربه
  • مصاحبه با بهاءالدین خرمشاهی، نجف دریابندری، کامران فانی، صفدر تقی‌زاده
  • به کوشش مهدی افشار
  • تهران، انتشارات انوار دانش

 

اولین حرفی که دریابندری در این گفت‌وگو می‌زند اشاره به ماجرای دعوت شدن سینکلر لوییس برای سخنرانی دربارهٔ نویسندگی است. قیاس این دو موقعیت، دعوت لوییس برای سخنرانی دربارهٔ نویسندگی و دعوت دریابندری برای گفت‌وگو دربارهٔ ترجمه، برای نشان دادن عمق نظر دریابندری در باب ترجمه بسیار گویاست. جریان از این قرار است که یکی از دانشگاه‌های آمریکا از سینکلر لوییس (۱۹۵۱-۱۸۸۵)، نویسندهٔ آمریکایی دعوت می‌کند که برای جمعی علاقه‌مند سخنرانی کند. لوییس پشت میز خطابه می‌رود و می‌پرسد خانم‌ها آقایان، از میان شما چه کسانی می‌خواهند نویسنده شوند؟ عده‌ای دستشان را بلند می‌کنند. لوییس سپس می‌گوید شما که می‌خواهید نویسنده شوید چرا آمده‌اید و اینجا نشسته‌اید. برگردید خانه و بنشینید بنویسید، بعد هم از پشت میز خطابه پایین می‌آید. حقیقت این است که دریابندری با این تشبیه نظر واقعی خودش را در باب فعالیت ترجمه بیان می‌کند. چنانچه بخواهم این حرف را به کلاس‌ها و دوره‌های آموزش ترجمه وصل کنیم باید به این نتیجه برسیم که از نگاه مترجمی کارکشته نظیر دریابندری، ازطریق این‌گونه آموزش‌های رسمی نمی‌توان مترجم پروراند.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *