استعاره از دیدگاه نیومارک
- منتشر شده در 13 جولای 2020 |
استعاره از گنجاندن معنای فشرده در لفظ اندک پدید میآید. در استعاره مسئله دیگرگونه دیدن، دیگرگونه بیان کردن و گنجاندن بار عاطفی، فرهنگی، تاریخی و اجتماعی در واژگان است. فرد کلام عادی را برای بیان مقصود خویش کافی نمیبیند و واژه یا عبارتی توصیفکننده را به عاریت میگیرد. استعاره امپرسیونیسم زبان است همانگونه که امپرسیونیستها احساس و درک خود را از طبیعت با اشکال بدیع بیان میکنند، استعارهساز نیز مقصود خود را با تصاویر بدیع به ما منتقل میکند. استعاره خاص زبان ادبی نیست، بلکه در کلام روزمره هم بسیار به کار میرود: او مغز کامپیوتر است. تو چراغ این خانه هستی. شاید بتوان تفاوت اصلی میان زبان شاعرانه (اعم از شعر و نشر) و غیرشاعرانه را در استعاری بودن یا نبودن آنها جستوجو کرد. آنجا که الفاظ معانی خودشان را دارند. زبان غیراستعاری و معمولی است اما زبان وقتی استعاری میشود، شاعرانه و غیرمعمول میگردد. مترجم در ترجمهٔ زبان استعاری همیشه با مشکل انتقال مقصود نویسنده روبهروست. آنچه از این پس میآید، بسط دو بخش مربوط به ترجمهٔ استعاره برگرفته از دو کتاب درسنامهٔ ترجمه و روشهای ترجمه اثر نیومارک است.
دیدگاهتان را بنویسید