- پای درددل مترجم حرفهای
چندی پیش، آقای راجر، رئیس شرکتی که سابقاً بهعنوان مترجم در آنجا کار میکردم به من تلفن زد. این شرکت را مدتها پیش با این هدف که برای خودم مستقل کار کنم ترک کرده بودم و تماس من با آقای راجر قطع شده بود. آقای راجر میگفت احتمال دارد قراردادشان را با شرکتی که سابقاً کارهای ترجمهٔ آنها را من انجام میدادم تمدید کند و میخواست بداند حاضرم دوباره با آنها همکاری کنم. از پیشنهاد آقای راجر استقبال کردم و با توجه به کسادی بازار و روابط قدیم کمترین قیمت ممکن را برای هر کلمه پیشنهاد کردم. آقای راجر مکثی کرد. معلوم بود که دارد محاسبه میکند. بعد پرسید: «حرف اضافه و حرف تعریف را هم کلمه به حساب میآوری؟» من هم بلافاصله و جدی گفتم: «میتوانم آنها را به حساب نیاورم به شرط اینکه در ترجمه هم حذفشان بکنم.»
دیدگاهتان را بنویسید