موقعیت کنونی نقد ادبی در ایران

برای ارزیابی موقعیت کنونی نقد ادبی در ایران، ناگزیرم گزارش کوتاهی از سیر حرکت تاریخی آن بدهم. زیرا نقد ادبی ایران از مشروطیت تا امروز مراحل مختلفی را پیموده و در هر مرحله دیدگاه اجتماعی ادبی خاصی بر آن مسلط بوده است.
در دورهٔ مشروطیت، همزمان با تحولات اجتماعی، ادبیات نوینی شکل می‌گیرد که مهم‌ترین خصوصیت آن انتقاد از تمامی مظاهر تحجّر سیاسی و ادبی است. عصر مشروطه، عصر برخورد تجدد با جامعهٔ عقب مانده‌ای است که به هر کجایش که بنگری نیازمند انتقاد برای اصلاح و تغییر است. آخوندزاده، نویسندهٔ نخستین رسالهٔ نقد ادبی جدید با نام «قریتیکا»، می‌نویسد: «به هرچه دست می‌زنی ایجاب می‌کند که از آن انتقاد شود.» پیشروان ادبیات این دوره، متأثر از ادبیات اروپا، به نقد و بازنگری ادبیات گذشته می‌پردازند و اصولی را برای ایجاد آثار تازه مطرح می‌کنند. آنان، آگاه به نیاز جامعه به آزادی، برای برقراری «دموکراسی ادبی» با مغلق‌گویی می‌ستیزند و مروّج ادبیاتی می‌شوند که به کار بیداری مردم و ایجاد تغییرات سیاسی بیاید.


بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *